آروینآروین، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

مطالب آموزشی کودکانه های آروین

ترس از تاریکی در کودکان

1390/12/13 18:28
3,339 بازدید
اشتراک گذاری

 ترس از تاریکی در کودکان

 یکی از ترس‌هایی که بین  بیشتر کودکان عمومیت دارد،  ترس از تاریکی است. معمولاً  این ترس بین سنین ۳ـ۲ سالگی آغاز می‌شود و با وجود آن که در سال‌های بعد قدری کاهش می‌یابد، ولی تا حدود ۱۲-۱۰ سالگی نیز ادامه پیدا می‌کند.

 ترس از تاریکی در کودکان

 یکی از ترس‌هایی که بین  بیشتر کودکان عمومیت دارد،  ترس از تاریکی است. معمولاً  این ترس بین سنین ۳ـ۲ سالگی آغاز می‌شود و با وجود آن که در سال‌های بعد قدری کاهش می‌یابد، ولی تا حدود ۱۲-۱۰ سالگی نیز ادامه پیدا می‌کند. یکی از مواردی که منجر به ترس کودک از تاریکی می‌شود، زمانی است که پدر و مادر و یا نزدیکان کودک به‌عنوان تنبیه از او می‌خواهند تا در اتاقی تاریک (مثل انباری، زیرزمین و غیره که موجب ترس و وحشت او می‌شود)، تنها بماند. نکتهٔ دیگر آن است که، فضای منزلی که کودک در آن زندگی می‌کند و یا اتاق آشنای کودک، در وضعیت‌های تاریک و روشن جلوه‌های متفاوتی دارد.

کودکی که در مرحلهٔ رشد تصورات خیالی است، به راحتی می‌تواند از هر چیزی در تاریکی برای خود هیولائی بسازد و از آن هیولای خیالی خود بترسد.

گاهی ترس از تاریکی صرفاً معلول این نکته است که کودک نمی‌داند در تاریکی چه باید بکند. گاهی نیز علت ترس کودک از تاریکی آن است که نمی‌تواند مادر، پدر و یا شخص مراقب خود را ببیند. در صورتی ‌که اگر این فرد دستش را به کودک بدهد، ترس کودک از بین خواهد رفت. در برخی موارد، ترس کودک از تاریکی، ناشی از تصورات ذهنی او دربارهٔ دزد و موجودات خیالی‌ای است که از اطرفیان خود می‌شنود و یا گاهی خواب می‌بیند. از نظر یک کودک ۶ ساله، تاریکی مظهر هیولاها، غول‌ها، دزدها و ... است که می‌تواند به او صدمه بزنند

برای مثال، زمانی‌که کودک به رختخواب می‌رود به یاد موقعیت ترسناکی که شب پیش در خواب دیده است، می‌افتد و آن‌ گاه خواب از سر او می‌پرد و شروع به خیال‌پردازی مجدد می‌کند. در بعضی موارد، حتی فکر تنهائی در یک اتاق تاریک،  کودک را می‌ترساند. کودکانی که از تاریکی و تنهائی، شدیداً دچار ترس، دلهره و اضطراب می‌شوند و از آن فرار می‌کنند، بیش از هر چیز نیازمند احساس امنیت و آرامش خیالی هستند که والدین و اعضای خانواده می‌توانند به آنها ببخشند.

از جمله کارها و اقداماتی که به‌منظور کاهش ترس کودک از تاریکی می‌توان انجام داد عبارتند از:

1- زمان خواب کودک را می‌توان با تداعی‌های خوش و آرامش‌بخش همراه ساخت.انجام مراسمی برای خوابیدن به کودک امنیت و آسودگی خیال می‌دهد. برای مثال، مسواک زدن، شب بخیر گفتن، پوشیدن لباس خواب، شنیدن داستانی ساده و یا خاطره‌ای از دوران کودکی می‌تواند دلهره و اضطراب کودک را کاهش دهد.

2- با روشن نگه داشتن یک چراغ کم نور و یا چراغ خواب می‌توان اتاق کودک را ازتاریکی محض در آورد. دقت داشته باشید، چراغ خواب را جائی قرار دهید که نور آن موجب سایهٔ وسایل اتاق بر روی دیوار نشود، زیرا کودکان با خیال‌پردازی‌های خود سایه‌ها را به‌صورت اشباح و موجودات خیالی تجسم می‌کنند. در مواردی نیز، استفاده از یک چراغ قوهٔ کوچک که کودک بتواند آن را زیر بالش خود بگذارد، به او آرامش خیال می‌دهد.

3) بعد از آن‌که چراغ اتاق را خاموش کردید، چند دقیقه نزد کودک بمانید و دربارهٔ روزی که گذرانده است، با او صحبت کنید
زمانی ‌که قصد ترک اتاق را دارید، این اطمینان را به کودک بدهید که هر وقت شما را صدا کند، فوری نزد او خواهید رفت. چنان‌ چه احساس می‌کنید کودک شدیداً از تاریکی ترسیده است، می‌توانید تا زمانی‌که او کاملاً به خواب نرفته است، نزد او بمانید.
4) اگر کودک عادت دارد که نیمه‌های شب از خواب بیدار شود، هیچ‌گاه او را به اتاق خواب دعوت نکنید، زیرا ترک چنین عادتی دشوار و سخت است در عوض می‌توانید با گفتن جملاتی اعتماد به‌نفس او را تقویت کند، ترس را از دل او بزدائید. به‌عنوان مثال، می‌توانید به او بگوئید: ”از این‌که دختری دارم که تنها در اتاقش می‌خوابد، احساس غرور و افتخار می‌کنم."
5) زمانی‌که کودک وحشت‌زده از خواب می‌پرد، سعی نکنید با انتقاد و یا سرزنش، کودک را مورد تحقیر قرار دهید
و یا احیاناً به این دلیل‌که شما را از خواب بیدار کرده است، او را از خود برنجانید و یا دچار احساس گناه کنید، بلکه صبورانه نسبت به ترس کودک و منشأ آن کنجکاوی به خرج دهید و از او بخواهید در صورت تمایل دربارهٔ ترسش و یا موجوداتی که در خواب دیده است، صحبت کند، زیرا از این طریق ترس و وحشت کودک کاهش می‌یابد و راحت‌تر می‌تواند به مقابله با آن بپردازد.
6) گاهی انجام برخی بازی‌ها و سرگرمی‌ها در تاریکی می‌تواند موجب کاهش ترس کودک از تاریکی شود
به‌عنوان مثال، پدر و مادر می‌توانند جلوی نور شمع به سایه‌ بازی با انگشتان بر روی دیوار بپردازند و یا در تاریکی جایشان را تغییر دهند و از کودک بخواهند آنها را پیدا کند. هدف از انجام این بازی‌ها آن است که کودک به تاریکی عادت کند و دریابد که اشیاء در تاریکی هیچ تفاوتی با زمانی‌که هوا روشن است، نمی‌کنند.

7) علت اصلی ترس کودک را باید شناخت برای مثال، پدر و مادر می‌توانند نسبت به رفتارها و رویدادهای روزانهٔ فرزند خود حساس باشند و تغییرات محیطی او را ـ اعم از خانه، مدرسه و دوستانش ـ مورد بررسی قرار دهند، حتی می‌توانند، علایق و انگیزه‌های جدید او را بشناسند. گاهی که کودک به شدت ترسیده است و قادر به بیان کلامی ترس خود نیست، می‌توانید از او بخواهید که با رسم نقاشی، ترس خود را به تصویر در آورد. آن‌گاه دقت کنید که کودک چه می‌کشد و با چه رنگ‌هائی آن را رنگ‌آمیزی می‌کند. معمولاً اضطراب‌ها و ترس‌ها با رنگ‌های تیره، مات و تاریک رسم می‌شوند و گاهی هم کودک با خط خطی کردن چهره‌ای که کشیده است، سعی در از بین بردن و محو کردن عامل ترس خود دارد. پس از نقاشی، می‌توانید با کودک دربارهٔ اثرش صحبت کنید و با سئوالات ساده‌ای که از او می‌پرسید، علت ترس او را جویا شوید. برای مثال، می‌توانید بپرسید: ”شکلی که کشیده‌ای، شبیه چیست؟ تو را به یاد چه چیزی می‌اندازد؟ و ...“ در این خصوص توجه به دو نکته ضروری است؛
▪ کودک را وادار به نقاشی از موضوعی که باعث ترس او شده است، نکنید.

▪ اجازه دهید که او ابتدا احساس امنیت و آرامش کند و در صورت تمایل تصویر خیالی خود را رسم کند.

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

عمه ی لارا و وانیشا
14 اسفند 90 13:42
سلام بابای مهربون آروین جان
قبل از همه چیز ممنون از مطالب آموزندتون .
ممنون از اینکه به وب لاگ وانیشا سر زدید .
این اسم رو من برای این دختر کوچولو با اجازه ی مامان و باباش انتخاب کردم خوشحالم از اینکه از این اسم خوشتون اومده.
از بابای به این خوبی که تو زندگی کنار همسر و فرزندش اینقدر موفقه مشخصه که کتاب خونه.
راستی این گل پسر شما خیلی نازو دوست داشتنیه من خیلی بهش علاقه مندم برای اینکه دلم براش تنگ نشه هر روز عکساشو می بینم.
موفق باشید عمه


سلام به عمه بامرام لاراجون و وانیشاجون
خواهش میکنم مثل همیشه نظر لطف شما شامل حالمون شده.عمه خانم پس این اسم خوشگل شاهکار هنر شماست به وانیشاجون تبریک میگم به خاطر داشتن همچین عمه باکلاس و باسلیقه ای.عمه جون اگه مشغله های روزمره بزارن می رم سراغ کتابخونی .ممنونم شما به آروین خیلی لطف دارید
ایشالا به همه آرزوهای شیرینتون برسید .سربلند باشید.