آروینآروین، تا این لحظه: 15 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

مطالب آموزشی کودکانه های آروین

چگونه یک کودک شاد تربیت کنیم

1390/12/7 16:41
3,544 بازدید
اشتراک گذاری

 چگونه یک کودک شاد تربیت کنیم


آرزوي هـر پدر و مادري، داشتن كودك شاد، سرحال و سالم است. كودكي كه در شرايط روحي و جسمي مناسبي قرار داشته باشد. مسلما دسترسي به اين آرزو امكان‌پذير است؛ ولي در صورتي كه والدين براي رسيدن به آن تلاش كنند و تمامي مقدمات و شرايط لازم را براي دستيابي به آن فراهم سازند.


 

آرزوي هـر پدر و مادري، داشتن كودك شاد، سرحال و سالم است. كودكي كه در شرايط روحي و جسمي مناسبي قرار داشته باشد. مسلما دسترسي به اين آرزو امكان‌پذير است؛ ولي در صورتي كه والدين براي رسيدن به آن تلاش كنند و تمامي مقدمات و شرايط لازم را براي دستيابي به آن فراهم سازند. به اعتقاد و باور روان شناسان، والديني كه تصور مي‌كنند با تهيه هرگونه اسباب‌بازي براي فرزند خود مي‌توانند او را به كودكي شاد و سرزنده تبديل كنند، كاملا در اشتباه هستند؛ زيرا چنين كودكاني به احتمال زياد در دوران نوجواني، خسته، عيب‌جو و غمگين خواهند شد؛ بلكه بايد به كودكان كمك كرد تا برخي ابزارهاي روحي و دروني را در خود ايجاد كنند كه بتوانند در تمام طول عمر به آنها اعتماد كرده‌ و از آنها استفاده كنند. از نظر آنان، بهترين عواملي كه مي‌توانند نشانه شاد بودن فرد باشند، دروني هستند نه بيروني.
تـقـريـبا تمام متخصصان و روان‌شناسان كودك معتقدند كه يك كودك شاد داراي ويژگي‌هاي خاص است كه او را از ساير كودكان متمايز مي‌كند. برخي از اين ويژگي‌ها عبارتند از: اعتماد به نفس، آرامش، درك بهتر محيط، اجتماعي بودن، خوش‌بيني و... و البته اين والدين هستند كه مي‌توانند اين ويژگي‌ها را در كودكان خود ايجاد كنند و پرورش دهند.
براي والدين، شناخت و تشخيص شاد بودن كودك شايد چندان راحت نباشد؛ هرچند كه نشانه‌هاي آن معمولا واضح هستند. يك كودك شاد و خوشحال مي‌خندد، بازي مي‌كند، از خود كنجكاوي نشان مي‌دهد، به ارتباط با ساير بچه‌ها علاقه نشان مي‌دهد و بـه تـحريك و تهييج دائمي نياز ندارد. نشانه‌هاي خوشحال نبودن كودك نيز واضح است. اين كودك خجالتي و ساكت است، كم غذا مي‌خورد، دوست ندارد به جمع كودكان ديگر بپيوندد، بازي نمي‌كند، سـوال نمي‌پرسد، نمي‌خندد و بسيار كم صحبت مي‌كند.
البته اگر كودكي ذاتا خجالتي يا درونگراست، بدين معنا نيست كه شاد و خوشحال نيست. خجالتي بودن نيز به هيچ وجه مساوي با غمگين بودن نيست؛ اما بايد بيشتر سعي شود تا نشانه‌هاي هر كدام از اين حالت‌ها را بخوبي فهميد. والدين بايد مراقب تغييرات عمده رفتاري در كودك خود مانند منزوي شدن يا ترسيدن دائمي و بيش از حد باشند.
اصولا كودكاني كه دائما دچار ترس بي‌دليل يا بيش از حد هستند و بسادگي آشفته و مضطرب مي‌شوند، نمي‌توانند كودكاني شاد و خوشحال باشند. اين در حالي است كه بسياري از والدين متوجه نيستند كه يك كودك عصباني در واقع غم و ناراحتي خود را ابراز مي‌كند. صرف نظر از سن، عصبانيت را مي‌توان نتيجه اضطراب بيش از حد دانست.
به خاطر داشته باشيد عاملي كه مي‌تواند موجب به وجود آمدن بيشترين شادي براي كودك شود، خود شما هستيد. توجه به اين نكته، مهم‌ترين مرحله براي شاد كردن كودك است. با آنها ارتباط برقرار كنيد و با آنها بازي كنيد. اگر شما با آنها تفريح كنيد، آنها هم واقعا تفريح مي‌كنند.
مي‌توانيد با كودكتان حداقل هفته‌اي يك بار به پياده‌روي برويد و دنيا را از دريچه چشم او ببينيد و با او در مورد مسائل مختلف حرف بزنيد. مطمئن باشيد اگر چنين كنيد، ديگر مجبور نخواهيد شد كه در دوران نوجواني فرزندتان از تكروي‌هاي او نگران شويد، چون از كودكي‌ به او ياد داده‌ايد كه مي‌تواند براي حرف زدن درباره همه چيز روي شما حساب كند.

او را بخندانيد

با هم خنديدن را فراموش نكنيد. خنديدن با فرزند نشان از اين دارد كه شما از نقش يك والد هميشه سختگير خارج شده و لحظات خوشي را با او در كنارش داريد. سعي كنيد فضاي خنديدن را در محيط خانه به وجود بياوريد. اين كه مدام در آشپزخانه يا در حال روزنامه خواندن باشيد، شما را از فرزندتان دورتر و دورتر مي‌كند و او بناچار به دنياي بازي‌هاي رايانه پناه مي‌برد.

مي‌تواند عصباني شود

مـي‌تـوانـيد به او اجازه دهيد كه بعضي وقت‌ها ناراحت و عصباني باشد. اگر در يك جشن تولد يا مهماني چيزي را خواسته و به دست نياورد و ناراحت شد، نگران نشويد و سعي نكنيد مشكل كودكتان را با اقدام عجولانه بسرعت برطرف سازيد. آنها بايد بدانند كه ناراحتي، ‌بخشي از زندگي‌شان است ما بايد به آنها اجازه دهيم كه احساسات مختلفشان را تجربه كنند و غم و خشم نيز بخشي از اين احساسات هستند. شما مي‌توانيد به كودك خود كمك كنيد تا براي هر يك از احساساتش يك اسم مناسب انتخاب كند تا بتواند در مورد احساسات مختلف صحبت كند. حتي اگر كودك شما هنوز حرف نمي‌زند شما مي‌توانيد چند عكس از صورت‌هاي افراد مختلف به او نشان داده و از او بپرسيد كه كدام عكس احساسي مشابه با او را نمايش مي‌دهد.
كودكان كلمات عاطفي مانند خوشحال يا عصباني را بسرعت ياد مي‌گيرند. هنگامي كه آنها بتوانند بين اين كلمات و احساسات خودشان ارتباط برقرار كنند، توانايي بسيار زيادي براي درك و مديريت احساسات خود پيدا مي‌كنند. اگر كودك عصباني باشد اما علت عصبانيتش را نداند، برايش بسيار ترسناك خواهد بود. بنابراين اگر وقتي بداخلاقي مي‌كند يا ديگران را مي‌زند به او بگوييم مي‌دانم كه خسته يا عصباني هستي، در نتيجه كودك ياد مي‌گيرد كه احساساتش را بشناسد و آنها را نامگذاري كند. آن گاه مي‌توانيم به او ياد بدهيم كه به جاي زدن ديگران از كلمات استفاده كرده و حرف بزند. واكنش شما نسبت به احساسات منفي كودك نبايد شديد و بيش از حد باشد.
اگر كودكان به واسطه بروز برخي موارد در محيط اطرافشان حساسيت بيش از حد و وابستگي شديد به والدين يا عصباني از خود بروز دهند كاملا طبيعي است، اما اين را نمي‌توان و نبايد غم و غصه ناميد.

مواظب رفتار خود باشيد

تحقيقات نشان مي‌دهد كه خلقيات و مزاج شما مي‌تواند به كودكتان نيز منتقل شود اما اين انتقال صرفا از طريق ژن‌ها صورت نمي‌گيرد بلكه توسط رفتارها و روش تربيت كودك توسط شما صورت مي‌پذيرد. حتي نوزادان نيز مدل روحي والدين خود را تقليد مي‌كنند كه در واقع مسيرهاي عصبي خاصي را در آنها فعال مي‌كند. به عبارت ديگر وقتي شما مي‌خنديد كـودك شـمـا نـيـز مـي‌خـندد. كودك شما مي‌تواند احساسات شما را از روي رفتارهايتان درك كند. شما مي‌توانيد به كودك خود كمك كنيد تا نيمه پر ليوان را ببيند نه نيمه خالي آن را. هر وقت بيش از حد مضطرب باشيد كودكان شما بسرعت واكنش نشان مي‌دهند. آنها ممكن است ساكت شوند و يك گوشه كز كنند.

روش‌هاي ساده

بازي و جست‌وخيز كردن با فرزندان موجب مي‌شود كه نيروي استقامت و پايداري در كودكان افزايش يابد. ورزش و جنب‌وجوش نيز فشار رواني را كـاهـش مـي‌دهـد.لـطـيـفـه گفتن، با صداي بلند خنديدن، خواندن داستان‌هاي طنز و خنده‌دار و زمزمه كردن ترانه‌هاي شاد كه صداي خنده كودكان را بلند مي‌كند، تاثير فراوان بر جسم و بدن آنها بر جـاي مـي‌گـذارد و اكـسيژن بيشتري به بدن آنها مي‌رساند. كشف استعداد دروني فرزندان، گوش كـردن بـه آهنگ‌ها و موسيقي اصيل و كلاسيك موجب رشد مغزي كودك مي‌شود. علاوه بر آن، نقاشي، خوشنويسي، نواختن يك ساز ساده موسيقي، اجراي يك نمايشنامه كوچك يا هر فعاليت هنري ديگر مي‌تواند زندگي كودك را غني سازد و اعتماد به نفس او را افزايش دهد.
فراموش نكنيد لبخند زدن بهترين قوت قلب براي فرزندان است. براساس نظر روان‌شناسان، هر كودك براي كسب قواي روزانه‌اش به 4 بار، براي افزايش انگيزه به 8 بار و براي رشدونموي جسماني به 16 بار در آغوش كشيده شدن احتياج دارد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)